بازسازی اغواکننده گیلرمو دل تورو از فیلم خارجی در کنار LA Confidential، The Postman Always Rings Twice و موارد دیگر در ژانر جذابی قرار گرفت.
ماندگارترین تصاویر و خاطرات ما از فیلم نوآر ریشه در دهههای 1940 و 1950 دارد: کلمات و تصورات تک رنگ فدوراها، لباسهای شلخته ساتن و صدای بیمحدودیت دود سیگار ناگزیر به ذهن میرسند. این موضوع، پرداختن به این ژانر را در عصر حاضر دشوار می کند، حتی اگر مضامین و زوایای اجتماعی آن به سختی مربوط به دوران خاص باشد. بیش از حد به استایل دوره متمایل شوید و به نظر میرسد که فضای بازی خالی است. آن را بیش از حد به روز کنید و عاشقانه های سایه از بین می روند.
بازسازی اغواکننده Nightmare Alley توسط گیلرمو دل تورو (اکنون در تمام پلتفرمهای اصلی VOD) تقریباً تعادل را به دست میآورد، حتی اگر تولید اوایل دهه 40 و طراحی صحنه و لباس آن مجلل باشد بهگونهای که نسخه اصلی ادموند گولدینگ در سال 1947، هنوز جزو تاریکترین فیلمهاست. و از همه نوآرهای کلاسیک خشنتر است، هرگز فکر نمیکردم چنین باشد. فیلم دل تورو که گرانقیمت ویرانه است و به شدت نورپردازی میکند، درجهای از فتیشیسم ژانر را در خود جای میدهد، هرگز کمتر از زمانی که کیت بلانشت روی پرده میرود، غلاف و اسپری روی موها میآید و به عنوان یک روانکاو زهرآگین زن کشنده طوفانی به راه میاندازد. اما تلنگری واقعی از فساد انسانی و کنجکاوی اخلاقی را حفظ میکند، که همگی در نقش اصلی برادلی کوپر بهعنوان یک کارگر کارناوال جاهطلب و خونسرد که به هر قیمتی میخواهد وارد جامعه بالا شود، حفظ میشود. کوپر به اندازه کافی کت و شلوار فدورا و کمر بلند می پوشد، اما زندگی درونی شکنجه شده شخصیت او هرگز گیومه پوشیده نمی شود.
فیلم رافلسون بر چیزی تمرکز دارد که سلفش نتوانسته بود: انرژی آشکار جسمانی بین ستارههای جک نیکلسون و جسیکا لانژ.
Nightmare Alley با اعتقادی شبیه به LA Confidential کورتیس هنسون (Amazon) - که اکنون 25 ساله است، اما چنان متقاعد کننده در دوره و زیبایی شناسی خود غوطه ور شده است که به نظر می رسد بسیار قدیمی تر و تازه تر به نظر می رسد. این اقتباس سیاه دل و اسیدی از حماسه هزارتویی پوسیدگی پلیسی جیمز الروی بازسازی هیچ ویژگی کلاسیکی نبود: با توجه به بافت های غنی و درزدار هالیوود اواسط قرن، به سادگی احساس می شود باید همیشه وجود داشته باشد. جهان سازی و تسلط بازیگران تمام ستاره آن در نوآر جاز و شوخ. فیلم هنسون یک سال بعد از لی تاماهوری با سبک مشابه، طرحریزی شده و کمبه یاد ماندنی آبشارهای مولهالند (آمازون)، یک انحراف مناسب و لذتبخش که در آن به نظر میرسد هر بازیگری چشمگیر است و ژست گرفته است، منتشر شد.
فیلم دل تورو همچنین خط بدشانسی را برای فیلمسازانی که نمونههای محبوب این ژانر را دوباره تصور میکنند شکست: بازسازیهای بینظیر دهه 1970 خواب بزرگ و غرامت مضاعف به دلیلی فراموش شدهاند. اما برداشت تند و تند باب رافلسون در سال 1981 از پستچی همیشه دوبار زنگ می زند (Google Play) بهتر از آن چیزی است که منتقدان تمسخر آمیز در آن زمان پیش بینی می کردند. بهدنبال بهبود سبک تای گارنت (Tay Garnett) نیست، یعنی در سال 1946، در عوض بر چیزی تمرکز میکند که سلف خود نتوانسته بود: انرژی آشکار جسمانی بین ستارههای جک نیکلسون و جسیکا لانژ. و The Underneath (تلویزیون اپل) استیون سودربرگ با موفقیت منبع نوآر خود (کریس صلیب 1949 اثر رابرت سیودمک) را با قرار دادن آن در محیطی خاص از تاریکی شهری اواسط دهه 90 آمریکا و کیاروسکوروهای ترد جایگزین شده با نورهای نئونی صفراوی بازسازی کرد.